نقد و بررسی اختصاصی فیلم " زیر سقف دودی " ( 1396 )

ساخت وبلاگ

پوران درخشنده را میتوان فیلمساز دغدغه مند سینمای ایران دانست که همیشه سعی کرده مشکلات روز اجتماعی را به بهترین شکل در قالب فیلمهای سینمایی ارائه دهد و در بعضی از فیلمهایش حتی مشکلاتی که کمتر پرداخت شده است را نشان داده و نمونه اش " هیس! دخترها فریاد نمیزنند " بود ...
" زیر سقف دودی " نیز دقیقا زاویه ای جدید را از مشکلات خانوادگی و اینبار در قالب زندگی زناشویی نمایش میدهد و سعی دارد کاملا روانشناسانه به این مشکلات بپردازد ...
فیلمنامه " زیر سقف دودی " به قلم شخص پوران درخشنده میباشد و میتوان گفت تا حدی موفق بوده است ، این حد نیز بابت مشکلاتی است که در آن دیده میشود ...
درخشنده سعی کرده در اولین قدم با مشاوره ی دکتر محمد هادی کریمی یک فیلمنامه با تم روانشناسانه ارائه دهد که البته ایجاد یک داستان جذاب نشان دهنده کنکاش بی اندازه درخشنده میباشد ...
درخشنده به خوبی توانسته پیام های مورد نظرش را به دور از هرگونه شعارزدگی به بیننده منتقل کند و البته این موضوع در دیگر آثار وی مشخص است ...

یکی از مشکلات فیلمنامه ریتم کند آن است که البته به نوع کارگردانی فیلم نیز مربوط است که به آن خواهیم پرداخت ...
اندازه کاراکترها شاید میتوانست کمتر باشد تا بتوانیم پرداخت مناسبتری را ببینیم ؛ به طور مثال حضور مادر و پدر زن خانواده فقط به خاطر پیغام یک پلان در ابتدای حضورشان است و اتفاقا بعد از یکی دو سکانس رها میشوند...
این نکته در مورد مادر نامزد پسر خانواده نیز صدق میکند و او را فقط برای اینکه بدانیم رابطه این دو در چهارچوب است میبینیم ...
طبق معمول از داستان چیزی نمیگوییم و سعی داریم به احترام دوستانی که هنوز فیلم را ندیده اند خطر لو رفتن داستان را نخریم...
اما برسیم به کارگردانی
درخشنده هرچقدر در امر فیلمنامه نویسی این فیلم موفق است اما در کارگردانی اصلا موفق نیست و آسیب اصلی فیلم دقیقا از همین نقطه میباشد ...
این مشکل تمامی یا حداقل بیشتر فیلمهای ایرانی است و آن اینکه کارگردانان به خود زحمت استوری بورد و یا حتی دکوپاژ را نمیدهند و دقیقا روز فیلمبرداری تازه تصمیم میگیرند دوربین را کجا بکارند یا نوع جاگیری بازیگران چگونه باشد و در کل به خاطر تنبلی کارگردانان اصولا شاهد دکوپاژ صحنه ، 10 دقیقه قبل شروع فیلمبرداری هستیم ..

همین میشود که مثلا در یک سکانس دو نفره یا 2شات اصولا میبینیم که دوربین اور شولدر بازیگران است و این یعنی به مانند سریالهای تلویزیونی دوربین یکبار از پشت شانه یکی از بازیگران و بعد از پشت شانه دیگر بازیگر و در آخر یک نمای دو نفره میگیرد و تمام !!! و این در تمام یک فیلم سینمایی ایرانی دیده میشود ...
حال این را با یک پروژه هالیوودی مقایسه کنید که در یک نمای دو نفره برای هرکدام از بازیگران حداقل 3..4 نما در نظر گرفته میشود و اتفاقا اینها بر اساس نوع دیالوگها گماشته میشود و اینجاست که استوری بورد کارکردش را نشان میدهد ؛ البته توجیح بیشتر کارگردانان سیستم ناقص سینمای ما و کمبود بودجه است که برای این کارها دیگر پولی نمیماند که این دیگر حرفه ای گری سیستم سینمای هالیوود است که با تمام این کارها تمام زمان فیلمبرداریشان 20 روز طول میکشد ...
در " زیر سقف دودی " نیز دقیقا همین مشکلات است و کارگردانی به ساده ترین شکل انجام میشود و کمترین ذوقی در آن دیده نمیشود ، اما این مشکلات در اینجا ختم نمیشود و میبینیم که به طور مثال در لوکیشن خانه که میتوان گفت اصلی ترین لوکیشن است در عین تعجب یک قاب تکراری را در سکانسهای متفاوت میبینیم !! درست است که بودن دوربین ته راهرو و حضور بازیگر سر راهرو باعث لایه لایه شدن قاب و زیبا شدن آن میشود اما نه اینکه این قاب تکراری را در طول فیلم دائم ببینیم و هیچ تغییری در آن نباشد ، این تکرار در لوکیشن آشپزخانه نیز دیده میشود و واقعا جای تاسف دارد که این حجم تکرار را در یک فیلم سینمایی میبینیم ...
فیلم به خودی خود روند تلخ و کندی را دنبال میکند و بازیگران عموما در تمامی سکانسها ساکن هستند که البته این خود یک مشکل است اما با تمام این تفاسیر نوع کارگردانی نیز  کند بودن فیلم و داستان را دو چندان کرده است ، تصور کنید دوربین بیشتر مواقع روی سه پایه قرار گرفته و بازیگران نیز یا نشسته اند یا ایستاده اند و این یعنی تماما این موضوع تکرار و چشم بیننده را خسته میکند ، شاید یک یا دو صحنه است که تراولینگ میبینیم و این قطعا مشکل کوهی از صحنه های ساکن را حل نمیکند ...
بازیگران نیز تقریبا نمره متوسط دریافت میکنند ، فرهاد اصلانی که به شخصه اعتقاد دارم اصولا نقشهای متفاوت را چنان بی تکرار ایفا میکند که تماشاگر باورش میکند اینبار به ورطه ی تکرار افتاده است و قبلا دقیقا این کاراکتر را در فیلمهای دیگرش دیده بودیم ...

مریلا زارعی نیز که اتفاقا در بیشتر نقشهایش به تکرار رسیده اینبار با هوشیاری درخشنده لایه های دیگری از بازیگریش مشخص شده است و این یک پوئن مثبت است ...
میتوان بازیگران موفق این فیلم را شهرام حقیقت دوست و بهنوش طباطبایی دانست ...
حقیقت دوست بازیگر قابلی است که هنوز به حقش نرسیده و در این فیلم نیز از یک کاراکتر ساده در فیلمنامه یک شخصیت جالب ساخته ...
طباطبایی نیز از آنجایی که ساختار شکنی در کارنامه اش در این فیلم شکل گرفت نقشش به چشم آمده ...
حسام نواب صفوی نیز در این فیلم در یک تیپ باقی میماند و نمیتوان واقعا چیز زیادی در موردش گفت !
درخشنده در این فیلم نیز دو بازیگر تازه را به فیلم تزریق کرده که میتوان گفت در این راه شکست بدی خورده است ...
ابوالفضل میری افتضاح است و در یک جمله حتی یک کلمه را کامل ادا نمیکند و ساده ترین نوع بیانش نیز مشکل دار است ...
از آن طرف لاله مرزبان هرچند که از میری بهتر است اما در کل خنثی است و هیچ مزیتی ندارد که بدانیم به آن دلیل انتخاب شده است و قطعا این دو بازیگر در اولین حضور جدیشان نمره قابل قبولی نگرفته اند و دیگر آنها را در چنین نقشهای پررنگی نخواهیم دید ...
در کل " زیر سقف دودی " آنچنان فیلم قوی نیست و مسلما یک فیلم متوسط است اما باید قبول کنیم این که  درخشنده همچنان بر مسائل و مشکلات اجتماعی دست میگذارد و فیملهایش را بدون جانب داری یا شعار زدگی میسازد و اتفاقا جواب هم میدهد قابل احترام است و این یعنی هرچقدر " زیر سقف دودی " مشکل داشته باشد اما پیغامش را به خوبی منتقل میکند و این یک نکته مثبت است ..

امتیاز این فیلم 4 از 10

+ نوشته شده توسط حسین در جمعه بیست و سوم تیر ۱۳۹۶ و ساعت 21:0 |

نقد و بررسی اختصاصی فیلم Voice From The Stone ( 2017 )...
ما را در سایت نقد و بررسی اختصاصی فیلم Voice From The Stone ( 2017 ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naghde-film-cinema بازدید : 170 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1396 ساعت: 18:45